خدمت خدای بخشنده و مهربانباسلام و احترام همانگونه که مستحضر هستید از سال 1391 تا به اکنون که در سال 1401 و قرن جدید هستیم ، تلخیها و سختیها و غصه های زیادی را از سر گذرانده ایم که حقیقتا زخم برخی از آن اتفاقات همچنان تازه است و دلمان را به خون می نشاند. رفتن پدر؛ همه حامی و پشت و پناه من در زندگی ،چنان سخت و دشوار است که بعداز ده سال همچنان درد آن برایم تازه است و شبی نیست که از دلتنگی حمایتها و محبتهایش و غصه نبودنهایش دلم نگیرد .پروردگارا؛ به خوبی آگاه هستید که بنای زندگیم را از سال 1388 بر رضایت شما گذاشتم . تصمیم گرفتم هر آنچه شما می پسندید و دستور داده اید را اجرا کنم و از هرچه که نهی کرده اید پرهیزکنم...البته که قطعا خطاها ،کمبودها و نقصهای زیادی هم داشته ام که با بخشندگی و بزرگ منشی به رویم نیاورده و من را از مهلکه گذرانده اید و بابت آن تا آخر عمر سپاسگذار شما و الطافتان هستم.اما این روزها درد زخم زبانها و تلخیها{به خاطر حجاب و انتخاب راهی که شما دستور داده اید} ؛ از سوی کسی که شما در مسیر من قرار داده اید ؛بیشتر از گذشته آزارم میدهد...قطعا آگاه هستید که اگر مانند سالهای گذشته دور؛ نسبت به حجاب و رعایت حد و حریمهایی که شما مشخص کرده اید، کم توجهتر و بی قیدتر می بودم عمر این تنهایی و بی همراهی من هم کوتاهتر میبود و دوستان بیشتری را در نزدیکی خود می داشتم.و با اینکه تمام این سالها سعی کرده ام بدون کوچکترین محدودیت و اعتراض با افرادی که سبک زندگی من را پیش نگرفته اند رفتار کنم ؛ اما همیشه برخی از بندگانتان این روش زندگی را در دوران مدرن امروزی مسخره کرده و من را مورد شماتت قرار داده اند. چرا که پوشش و مراعاتهای من به مذاقشان خوش نیامده و بارها مجبور شده ام از اعتقادات .......
ما را در سایت .... دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : otherside بازدید : 71 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 19:45